"I love انقلاب اسلامی"
www.22bahman.ir VS www.gqak.com
2022-10-26 09:28:45
صفحه نخست نقشه سایت امروز در آیینه تاریخ بانک اطلاعات روزنامههای ۵۷ تا ۶۳ خاطرات برداشتی از اسناد لانه جاسوسی گفتوگو/خبر مقالات ادب و هنر کتاب و نشریه هر روز با یک شهید گزارش چندرسانهای پادکست پیوندها دربارهما تماسباما امروز در آیینه تاریخحمله موشکی به دزفولروز ۴ آبان ۱۳۶۱ در جریان حمله موشکی رژیم صدام به شهر دزفول ۲۸ نفر از مردم این شهر شهید و ۱۰۷ نفر از آنان مجروح شدند. بسیاری از مجروحان کودکان و افراد مسن هستند. قربانیان اکثراً کسانی هستند که در زیر آوارها جان خود را از دست دادهاند. در جریان این حمله بیش از یکصد منزل مسکونی تخریب یا آسیب کلی دیدند و تا شعاع ۲ کیلومتر کلیه شیشههای ساختمانها درهم شکست. بر اثر این بمباران برق بخشی از شهر دزفول قطع شد.منبع: روزنامه جمهوری اسلامی، 8 آبان 1361، ش 988، ص 1 – 2.روزنامههای ۵۷ تا ۶۳هر روز با یک شهیدشهید اسدالله رعیتاسدالله رعیت 19 آبان 1335 در بروجرد به دنیا آمد. پدرش محمدکریم و مادرش نصرت نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سرباز ژاندارمری بود. 23 بهمن 1357، در خرمآباد هنگام شرکت در تظاهرات توسط عوامل حکومت پهلوی بر اثر اصابت گلوله به شکم، شهید شد. پیکرش را در بروجرد به خاک سپردند.مقالاتابعاد انقلاب ایران: بررسی شش اثرابعاد انقلاب ایران: بررسی شش اثرمحمود یوسفی[1]ترجمه: علیمحمد آزاده*توضیح گروه پژوهشهای بینالمللی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری: کمتر نمونهای سراغ داریم که پژوهشگری شش کتاب را بهصورت تطبیقی نقد و بررسی کرده باشد. مقاله زیر به این سبک تألیف شده است. نویسنده که استاد دانشگاه آیوای شمالی آمریکا است، شش پژوهش درباره انقلاب اسلامی را که تا سال 1984/1363 منتشر شده، بهطور خلاصه بررسی و نقاط قوت و ضعف آنها را مشخص کرده است. وی در پایان نتیجه میگیرد که این کتابها هرکدام به جنبهای از ابعاد انقلاب ایران پرداخته و موارد بسیاری را ناگفته گذاشتهاند. از آنجا که کتابهای مورد بررسی برای پژوهشگران تاریخ انقلاب اسلامی آشنا و تعدادی از آنها ترجمه و منتشر شدهاند، سایت 22 بهمن تصمیم به ترجمه و انتشار این مقاله گرفت. امیدواریم با ترجمه و انتشار شکلهای مختلف نقد کتاب، به گسترش فضای نقد در حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی کمکی کرده باشیم. Capitalism and Revolution in Iran. By BIZHAN JAZANI. London: Zed Press, 1980. 151 pp. $9.95 paper: ~2.50 (U.K.).Poverty and Revolution in Iran. By FARHAD KAZEMI. New York: New York University Press, 1980. 180 pp. $17.50.Land Reform and Revolution in Iran, 1960-1980. By ERIC J. HOOGLUND. Austin: University of Texas Press, 1982. 191 pp. $17.75.[2]The Political Economy of Modern Iran - Despotism and Pseudo Modernism, 1926-79. By H. KATOUZIAN. New York: New York University Press, 1981. 389 pp. $46.00 cloth: $19.50 paper.[3]Iran Between Two Revolutions. By ERVAND ABRAHAMIAN. Princeton: Princeton University Press, 1982. 561 pp. $40.00 cloth: $12.50 paper. [4]Religion and Politics in Contemporary Iran. By SHAHROUGH AKHAVI. Albany: State University of New York Press, 1980. 255 pp. $39.50 cloth: $10.95 paper.با انقلاب سال 79- 1978/ 1357، قدرت پادشاهی محمدرضا پهلوی به پایان رسید و سلطنت 2500 ساله ایران سرنگون شد. همانند دیگر انقلابهای واقعی که با کودتاهایی که از کاخها شکل میگیرند، متفاوت هستند، انقلاب ایران نیز هنگامی رخ داد که ائتلافی از گروههای مختلف شکل گرفت. در ایران، چون دیگر نقاط، اغلب اهداف و ایدئولوژیهای گروههای ائتلافی مثل ملیگراهای بورژوا و فدائیان خلق مارکسیست با یکدیگر در تضاد بودند.پس از فروپاشی رژیم پهلوی ... [آیتالله] خمینی گفت مردم ایران برای عظمت اسلام علیه رژیم طاغوت پهلوی بهپا خواستند و این به واقعیت انقلاب 79-1978/ 1357 تبدیل شد. روحانیت در نبرد قدرت، بازی را از لیبرالهایی که به دنبال نهادهای دموکراتیک بودند، سوسیالیستهایی که به دنبال اصلاح اساسی اقتصادی بودند و هر دو گرایش مارکسیستهای طرفدار شوروی و مائو، که خود را گروههای مخالف پهلوی میدانستند، بُرد. روحانیت، مشروعیت خود را از کنار گذاشتهشدن سکولارهای مطیع که از ترس تلافی خشونتبار هراسان بودند و شریعتخواهی بخش بزرگی از مردم میگیرد.محققین زیادی تلاش کردهاند تا نیروهایی که حوادث عنانگسیخته سال 79-1978/ 1357 را رقم زدند، شناسایی کنند. هیچ دلیل واحدی یافت نشد. برخی نویسندگان، این حرکت انقلابی را به سکولاریزه کردن سریع حکومت شاه نسبت دادهاند، برخی دیگر، آن را به تلاشهای طولانی و تا حدی موفقیتآمیز حکومت پهلوی در نابودسازی قدرت روحانیت مربوط دانستهاند. مارکسیستها این وضع را در نتیجه اختلافات داخلی یک نظام سرمایهداری «وابسته» میدانند. کتابهای مورد بررسی، ما را به یک علت واحد نمیرسانند؛ هر کدام به مجموعهای مختلف از مشکلات اشاره میکنند. همینطور هم است، چرا که نیروهای انقلابی، چند بُعدی بودند.مثالهایی از سهگونه مختلف تفسیر اجتماعی در این آثار آوردهایم: نظریهپرداز ناب (جزنی)؛ متخصصین علوم اجتماعی (چهار مورد: کاظمی، هوگلاند، کاتوزیان و اخوی)؛ و مورخ (آبراهامیان). من به ترتیبِ فهرستی که در ابتدای مقاله آمده، به آنها خواهم پرداخت. کتاب جزنی یک اثر دانشگاهی نیست اما به این دلیل انتخاب شده که به نظر من رویکرد «چپگرایان» ایران را که نقشی اساسی در دامنزدن به قیام انقلابی داشتند، نشان میدهد.کتاب، جنبههای مختلف نظام سرمایهداری «وابسته» ایران در زمان شاه سابق را بررسی میکند. نتیجه طبیعی حکومت فئودالی - پادشاهی، سرمایهداری «وابسته» است که فقط به رفاه مادی یک طبقه حاکم کوچک منجر شده است. بورژوازی کمپرادور (سرمایهداری وابسته)، مسیر امپریالیسم را فراهم کرده است. تناقضات درونی و بیرونی ویژگی نظام سرمایهداری بهطور کلی و سرمایهداری «وابسته» بهطور خاص است. این اختلافات به شکلگیری جنبشهای کارگری، انقلاب و در نهایت دموکراسی خلق میانجامند. محور اصلی کتاب جزنی تاریخ جنبش کارگری ایران است.نیمه نخست کتاب، بازنویسی غیرخلاقانه تعمیمهای لنینیستی از مراحل امپریالیسم است؛ یعنی از استثمار مرکانتالیستی قرون 16 ـ 18، تا نفوذ سرمایه در اوایل قرن نوزدهم و تا اَبَر امپریالیسم رو به رشد 1910-1880.از آنجا که اولین ظهور جنبش طبقه کارگری در ایران را رضاشاه سرکوب کرد، پیشرفت آن به شکل کامل تا ملی شدن نفت در دوره 53 - 1951/ 32 - 1330 به تعویق افتاد. جزنی میگوید در کشورهایی چون ایران، اگر انقلابها و جنبشهای آزادیبخش نتوانند به پیروزی برسند (به دلیل سرکوب علنی امپریالیسم آمریکا)، مرحله نظام سرمایهداری وابسته، کامل میشود. در چنین دورههایی، رشد کُندِ بورژوازی در کشور، جای خود را به رشد سریع بورژوازی کمپرادور داده و یک پایگاه و شریکی برای امپریالیسم بوجود میآید.در نگاه گسترده در چارچوب یادشده، جزنی به تحلیل سلطه سیاسی انگلیس بر ایران، روسها قبل از انقلاب [اکتبر] و آمریکاییها میپردازد. او اشاره میکند که در دوره پس از 1953/ 1332 ( که سیا با کودتایی شاه را دوباره به تخت سلطنت برگرداند)، موقعیت امپریالیستهای آمریکایی تقویت شد. از اینرو صحنه سیاسی و اقتصادی بهطور کامل در اختیار امپریالیستهای آمریکایی قرار گرفت. حمایت بیقید و شرط آمریکا از دیکتاتوری پادشاهی، منافع بورژوازی کمپرادور را با امپریالیسم بیگانه به هم گره زد.اگر کسی به تحلیل مارکسیست – لنینیستی سرمایهداری وابسته اعتقادی داشته باشد، تحلیلهای جزنی هم منطقی خواهد بود. غیر مارکسیستها این تحلیل را به سختی میپذیرند. جزنی کلیگویی کرده و اظهارنظرهایش هیچ شاهد تجربی ندارند. کتاب از کلیشهها و حدس و گمانهای مارکسیستی پُر است و فاقد اسناد تحقیقاتی است. اما، نویسنده پیشبینی صحیحی از انقلاب پیش رو میکند (کتاب پیش از قیام سال 79-1978/ 1357 نوشته شد). او اگر امروز زنده بود، از مشاهده بسیاری از رفقای سازمان چریکهای فدایی خلق خود، سرخورده میشد.فرهاد کاظمی، متخصص علوم سیاسی و تحصیلکرده آمریکا، کار میدانی خود را در ایران در سالهای 75-1974/ 54- 1353 و تابستان سال 1977/ 1356 به انجام رسانید. کتاب، بهطور مستقیم به انقلاب اخیر ایران نپرداخته است. هدف عمده او بحث و تحقیق درباره مهاجرت فقرا و حاشیهنشینی شهری است. کاظمی به دو طریق به حوادث پرآشوب سالهای 79-1978/1357 میپردازد: نخست به تحلیل رویداد و نتایج حاشیهنشینی شهری ناشی از اصلاحات ارضی و سپس به این موضوع اشاره میکند که چگونه این جمعیت منفعل، از لحاظ سیاسی متحول شده و انقلاب کردند.به نظر میرسد مضمون اصلی فقر و انقلاب در ایران، بدین ترتیب باشد؛ اصلاحات ارضی اوایل دهه 1960/ 1340، شکست خورد. برنامه ظاهراً خوب بود و برای حکومت نفع سیاسی کوتاه مدتی دربر داشت، اما، برنامه به خوبی اجرا نشد و فاقد پیشبینیهای مناسب و منسجم در اجرا بود. در نتیجه، فقط بخش کوچکی از زارعین از اصلاحات ارضی بهرهمند شدند. در جریان اصلاحات ارضی عده زیادی از زارعین بدون زمین ماندند و محصول کشاورزی افزایش نیافت. در نتیجه، حاشیهنشینی قشر گستردهای از جمعیت روستایی از طریق مهاجرت به شهرها افزایش یافت. مهاجر فقیر و بهطور سنتی منفعل به ندرت در خشونت سیاسی شرکت میکرد، اما، در جریان قیام 79-1978/ 1357، بخش زیادی از آنها آماده شده و در فعالیتهایی که سرانجام حکومت شاه را سرنگون کرد، بسیج شدند.ظاهراً دو حادثه به تغییر نگرشهای سیاسی فقرا علیه حکومت سرعت بخشیدهاند: الف) رکود سالهای 77-1976/ 56 - 1355 که دولت باعث آن بود و شمار زیادی فقیر بیکار شهری برجای گذاشت؛ ب) شکست رژیم در تهیه مسکن مناسب برای فقرای کم درآمد.خشونت نهادینهشده و قانونی برضد مهاجرین در سال 1958/ 1337 و دوباره در دهه 1970/1350 همراه با نابرابری درآمد، رادیکالیسم مهاجران را سرعت بخشید. بنابراین، تعداد زیادی از فقرای مهاجر شهری در قیام به رهبری روحانیت، تندرو شدند...برداشت روشمند کاظمی با ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فقرای مهاجر در تهران، کامل و منسجم است. بدون شک، حاشیهنشینان شهری علیرغم انفعال سیاسی سنتیشان، نقش مهمی در روند انقلاب ایفا کردند. اما حاشیهنشینی شهری فقط مختص تهران نیست. این خصوصیت بسیاری از شهرهای بزرگ دیگر هم هست. اگر کسی علاقمند به بررسی گستره شرکت فقرای مهاجر در خشونت سیاسی علیه رژیم سابق باشد، معلوم نیست که آیا خصوصیات مهاجران شهری تهران قابل تعمیم دادن است یا خیر.کاظمی (همینطور هوگلاند) معتقد است که مهاجرت شهری در ایران نتیجه مستقیم اصلاحات ارضی است. این موضوعی است که صحت آن به بررسی بیشتر نیاز دارد. مهاجرت از روستا به شهر منحصر به ایران نیست و چه با اصلاحات ارضی یا بدون آن هم اتفاق میافتد؛ قطع به یقین، یک برنامه نامناسب و اجرای بد احتمالاً بر روند آن سرعت میبخشید. مهاجرت، مانند خیلی چیزهای دیگر ناشی از فشار بر مردم روستایی، فقدان فرصتهای شغلی و زرق و برق فریبنده شهرها است.کاظمی بر این باور است که تهیه مسکن کافی برای فقرای مهاجر کمدرآمد، سیاست عاقلانهای خواهد بود. هر چند این کار هدف مطلوبی برای انبوه فقرای مهاجر بود، اما روشن نیست که چنین سیاستی چقدر مهاجر بیشتر را به شهر جذب میکند. شاهد مثال آن، میزان مهاجرت به تهران در دوره پس از انقلاب است. [...] ارقام غیر رسمی میگویند جمعیت تهران از چهارونیم میلیون قبل از انقلاب به هشت میلیون رسیده است (ایران تایمز، 28 می1983/ 7 خرداد 1362).کتاب «زمین و انقلاب در ایران» هوگلاند، بهطور اساسی درباره تأثیر اصلاحات ارضی سال 1962/ 1341 بر زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی روستاهای ایران است. او چهار امتیاز سیاسی را برای موفقیت شاه در انجام اصلاحات ارضی که از اهداف اصلی حکومت او بود، برمیشمارد. اول، از قدرت مالکین بزرگ در نواحی روستایی کاسته و بر اقتدار حکومت مرکزی افزوده خواهد شد؛ مالکین بزرگ قدرت سیاسی فراوان خود را در جایی اعمال میکردند که مالک دارایی خود بودند. دوم، به عنوان یک پادشاه ]مدعی[اصلاحطلبی، شاه میتوانست ذهنیتی که از او در میان روشنفکران و طبقه متوسط شهری وجود داشت و منبع اصلی حمایت از جنبش اپوزیسون بودند، بهبود ببخشد. سوم، پایگاههای جدید حمایت مردمی برای پادشاه میتوانست در میان زارعین ایجاد شود (ص 50). این اقدام میتوانست کارگشا باشد، زیرا در نظام ارباب ـ رعیتی رابطه میان این دو همیشه با چالش رو به رو بود و به ندرت خسارتی که رعیت میدید، جبران میشد. چهارم، اصلاحات ارضی میتوانست خوشایند دولت کندی باشد که نیروی محرکه اصلی چنین برنامهای بود.در 23 سپتامبر 1971/ 1 مهر 1350 بهطور رسمی اعلام شد که برنامه بهطور کامل انجام شده است. نتایج آن ظاهراً خیرهکننده بود. اصلاحات ارضی تقریباً بر 92 درصد زارعینِ سهمبر که مالک شدند، تأثیر گذاشت، اما با بررسی دقیقتر، اثرات آن اصلاً خیرهکننده نیست. وقتی، معیارهای دقیق سنجش موفقیت را بهکار میگیریم، نتایج عملی و منافع مثبت این کار برای زارعان مشمول اصلاحات ارضی تقریباً هیچ بوده است.هوگلاند، درباره ساختار اجتماعی ـ اقتصادی زندگی روستایی در ایران، شناختی ارائه میکند که بیانگر تجربه او در روستایی در سال 1972/ 1351 و بار دیگر در روستایی در سال تحصیلی 79-1978/ 58 ـ 1357 است. دوره دوم از نظر تأثیر قیام شهرنشینها حائز اهمیت ویژه است، زیرا بدون وجود آنها، زندگی روستایی در آرامش میگذشت.بررسی مهمی که در جای دیگری انجام نشده، این است که کلاً روستاییها در دوره پیش از اصلاحات ارضی نسبت به روحانیان مردد بودند. از یک طرف، روحانیان بخاطر تقوایشان، علم به فقه اسلامی و توانایی خواندن و نوشتن، مورد لطف آنها قرار داشتند. از طرف دیگر، بهخاطر شرکت نکردن در فعالیتهای روزمره و ] ظاهراً[دفاع از منافع مالکین و مباشرانشان(ص 29)، مورد نفرت روستاییان بودند.اما هوگلاند نمیتواند نشان دهد که اصلاحات ارضی چگونه: الف) عامل تسهیلکننده در رکود کشاورزی دهه 1970/ 1350 بوده؛ ب) منجر به شکلگیری شمار زیادی از خرده زمینخواران شده؛ پ) استثمار زارعین بهدست کاسبان خوشنشین را تسهیل بخشیده؛ یا ت) به مشکل دائمی مهاجرت روستا به شهر دامن زده است. دادهها و ارقام به خودی خود روابط علت و معلولی را برقرار نمیکنند.کتاب کاتوزیان، «اقتصاد سیاسی ایران مدرن»، بر اهمیت نیروهای مادی و انسانی تأکید میکند که وجوه مشخص توسعه سیاسی ـ اقتصادی ایران را پدید آوردهاند(ص 1). او معتقد است که ایران هیچگاه جامعهای فئودالی نبوده است. یک مانع حیاتی برسر توسعه بورژوازی که توسط دیگران به خطا رفت، سستی و ناپایداری تمامی اشکال ثروت و مالکیت خصوصی است(ص 19). به نظر میرسد بحث اصلی او این است که نیروهای استبداد و شبهمدرنیسم همه جنبههای حکومت پهلوی را تبیین میکنند.یک ویژگی مهم این کتاب، کنار گذاشتن اسطوره شایع در میان تمام اقشار ایرانی است که به موجب آن هر اتفاق سیاسی که در ایران صورت میگیرد در نتیجه توطئه دقیق و بینقص خارجیان است (ص 65). اینکه نویسنده تئوری توطئه را نمیپذیرد، در سراسر کتاب مشهود است و مبتنی بر این اصل است که چنین نظریههایی را بر اساس هیچ اصل معتبری نمیتوان قابل قبول دانست و هیچ نقشی در حوادث داخلی و در اراده مردم یا قدرت اندیشهها برای تحقق تحولات اجتماعی ندارند.ویژگی مهم دیگر کتاب، بحث حزب توده و دیگر مارکسیستهای ایرانی است. مارکسیستها در ایران اساساً گروهی از شعاردهندگان علاقمند به زبان انقلابی هستند تا کسانی که فهم درستی از مارکسیسم داشته باشند.در این کتاب ضعفهای آشکاری دیده میشود که اگر نبودند، کتاب مهمی میشد. نویسنده، نفرت خود را از دوره پهلوی کتمان نمیکند. او هرگونه دستاوردی را که میشد به پهلویها نسبت داد، نادیده میگیرد. اگر فرض کنیم که استبداد ایرانی، نمایش یک نفرهای بوده و اگر «استبداد نفتی» را هم بپذیریم، پس تمام پافشاریها در مورد ندانمکاریها در بسیاری از طرحهای اقتصادی ظاهراً درست از آب درمیآیند. در چنین شرایطی، در اجرای طرحها نیازی به آزمودن کارایی، معقولیت و احتیاط نیست. اما، این نظریه از پاسخ قانعکننده به این سؤال که قدرت حاکم مستبد از کجا نشأت گرفته، عاجز است. نویسنده به درستی معضلات ایران را به مهمترین دشمن سرسخت، استبداد ایرانی، ربط میدهد. در عین حال، استبداد ایرانی فقط مختص به یک فرد یا گروهی از افراد نیست. در عوض، یک ویژگی ایرانی است که عمیقاً در فرهنگ، میراث و سنت ایرانیان ریشه دوانیده است. علاوه بر این، دنبالکردن استبداد شبهمدرنیستی، بدون همکاری شمار زیادی از افرادی که با دستگاه دیکتاتوری همراه بوده و تسلیم بیچون و چرای اکثریت مردم، غیرممکن خواهد بود.در «ایران بین دو انقلاب»، آبراهامیان، با بازبینی رویدادهای قرن نوزدهم و نیروهایی که منجر به انقلاب مشروطه شدند، پس زمینه تاریخی برای فهم ایران مدرن فراهم میکند. کشور در قرن نوزدهم و پیش از آن با تنوعی از ساختار قومی، باورهای دینی و سبکهای زندگی، شناخته میشد. این «تنوع جمعیتی» ناگزیر به اختلافات گروههای مختلف در جامعه کشانیده میشود، زیرا تنوع به آسانی به «اختلافات گروههای اجتماعی، وحدت محلی به چند دستگی در سطح ملی بدل میگردد و همبستگی گروهی به صورت گروهبندیهای ناحیهای و دستهبندیهای سیاسی» درمیآید. از اینرو، این بحث مطرح شده که «تا دوران معاصر، اشکال مختلف زد و خوردهای گروههای اجتماعی یکی از ویژگیهای زندگی ایرانیان بوده است» (ص 27).علیرغم باورهای عمومی که وجود دارد، «به سلطنت رسیدن رضاخان صرفاً از طریق خشونت...، ترور و دسیسههای نظامی انجام نگرفت، بلکه بهواسطه ائتلاف آشکار با گروههای مختلف درون و بیرون مجلسهای چهارم و پنجم»(ص 27) اتفاق افتاد. بسیاری از روزنامهنگاران بانفوذ و شماری از روشنفکران، رضاخان را در رسیدن به قدرت یاری کردند. رضاشاه با ساخت و تقویت «سه پایه نگهدارندهاش، ارتش، دیوانسالاری دولتی و پشتیبانی دربار»، قدرت خود را تثبیت کرد (ص 136). رضاشاه برای تضمین قدرت مطلق خود، مخالفان را سرکوب کرد، روزنامههای مستقل را تعطیل کرد و احزاب سیاسی را از بین برد و «مصونیت پارلمانی نمایندگان را از آنها گرفت» (ص 138). رضاشاه پس از تحکیم و تثبیت کامل قدرت سیاسی، به مدرنیزاسیون پرداخت؛ اگرچه هرگز طرح و برنامه منظمی برای مدرنیزاسیون ارائه نداد. هدف او بازسازی ایران مدرن «و ایجاد جامعهای شبه غربی بود یا به هر ترتیب، جامعهای که مطابق برداشت او از غرب باشد» (ص 140).او برای رسیدن به اهدافش، از شیوههای دیکتاتوری بهره برد و این باعث شد تا روحانیت، طبقه متوسط و جوانان با او دشمن شوند.کتاب آبراهامیان، تحلیل همهجانبهای است از آنچه که بین دو انقلاب سالهای 1906/1285 تا 1979/1357 شکل گرفت. نویسنده، زیرساخت اجتماعی سیاست ایران را به دقت بررسی میکند تا بتواند به بررسی ماهیت خصمانه «ریشههای قومی و همینطور طبقاتی» جنبشهای مختلف بپردازد. آبراهامیان، ادعا میکند که توسعه ناهمگون، ویژگی خاص ایران در بین سالهای 77-1963/ 56 ـ 1342 بود. این، بدین معنی است که «شاه در حوزه اجتماعی ـ اقتصادی نوسازی کرد... اما نتوانست در حوزه سیاسی نوسازی کند...»(ص427). از اینرو، شکاف «میان نظام اقتصادی ـ اجتماعی توسعهیافته و نظام سیاسی توسعهنیافته» چنان عمیق شد که یک بحران اقتصادی میتوانست کل رژیم را سرنگون کند. خلاصه، انقلاب نه به دلیل توسعه بیش از حد و نه توسعهنیافتگی بلکه به سبب توسعه ناهمگون روی داد(ص 427). آبراهامیان ظاهراً بر این ادعا است که اگر توسعه ناهمگون نبود، این سیل شور و شوق انقلابی به راه نمیافتاد. گرچه با ارزیابی او درباره فضای سیاسی توسعهنیافته موافق هستم، ولی مجاب نمیشوم که این پدیده فینفسه بتواند بیان کننده شور و حدت انقلاب باشد. در جهانی که تصور به راحتی واقعی میشود، اینگونه تصور شد که رژیم پهلوی با جامعهاش بیگانه بوده و با دقت نگاهبان منافع طبقه حاکم و شرکای خارجیشان است. از اینرو، رژیم فاقد هرگونه پایگاه اجتماعی قدرت و مشروعیت بود. نبود آزادی سیاسی، ریشه مشکل نبود. برای مثال، کشورهایی هستند که آزادی سیاسی در آنها وجود ندارد. اما شورش اجتماعی در آنها رخ نداده است؛ زیرا این حکومتها از حد مشخصی از مشروعیت برخوردار هستند.سرانجام، من مجاب نشدهام آنطور که آبراهامیان میگوید موفقیت انقلاب تا حد زیاد متکی به سازشناپذیری و زیرکی سیاسی [آیتالله] خمینی بوده است. درست است که استفاده [آیتالله] خمینی از بیگانههراسی نقش مهمی ایفا کرد، ولی اشتباهات تاکتیکی حکومت شاه (دادن امتیاز تحت فشار) و تطبیقناپذیری پادشاهی خودکامه با سیاست دیر هنگام دادن آزادیهای سیاسی را نمیتوان نادیده گرفت.در کتاب «مذهب و سیاست در ایران معاصر»، اخوی به رابطه سیاسی بین روحانیت و دولت در قرن بیستم میپردازد. تأکید ویژهای هم در اینباره به دوره پهلوی (79-1925/ 57 ـ 1304) صورت گرفته است. بررسی دوره مشروطه اوایل قرن بیستم، اخوی را به این نتیجه میرساند که دخالت سیاسی علما باعث شد «آنها امکان یابند مواردی در قانون اساسی 1907-1906/ 1286 ـ 1285 بگنجانند» (ص 15). بنابراین، تفکر در حال زایش لیبرال، دوباره مشروعیت سیاسی روحانیت را تأیید کرد.در ادامه، اخوی به بررسی رابطه دولت و روحانیت پیش از 1941/1320، سال به تخت نشستن پهلوی دوم، میپردازد. او نشان میدهد که چگونه مرزهای بین رهبران دینی و سیاست در ایران با یکدیگر همپوشانی داشتند. در تمام سالهای 1907-1941/ 1296 ـ 1320، حضور قاطع و همراهی رهبران دینی با «آزادیخواهان» جنبش مشروطیت، مشهود بود.نفوذ علما از سال 1941تا 1958/1320 تا 1337 احیا شد. عوامل متعددی که نفوذ روحانیت را افزایش دادند شامل: (1) اشغال کشور از سوی قشون بیگانه؛ (2) رشد نفوذ و فرهنگ بیگانه و بهطور خاص کمونیسم؛ و (3) افزایش جنبش بنیادگرایی مسلحانه. این عامل، علیرغم آموزش سنتی، فضیلت و محافظهکاری رهبری روحانیت که در شخص آیتالله بروجردی تجلی یافته بود، به واقعیت پیوست.از میان روحانیان، آیتالله کاشانی به عنوان مهمترین فرد سیاسی پرقدرت مطرح و رئیس مجلس شد. کاشانی، در سیاست ایران اوایل دهه 1950/1330 با حمایت اولیه و امتناع بعدیاش از حمایت از ائتلاف جبهه ملی مصدق نقش مهمی بازی کرد. در اوایل این دوران، یعنی پیش از سرنگونی مصدق در سال 1953/1332، «نقش شاه در بده بستان سیاسی بسیار محدود بود.» اما، «... حمایت معنیدار جناح بروجردی – بهبهانی از او پس از سقوط دکتر مصدق نقش حیاتی داشت...، همانطور که عدم حمایت روحانیان در سقوطش مؤثر بود»( ص 69). رابطه روحانیت و دولت هنگام جنبش ضد بهائیت سال 1955/1334 خدشهدار شد. دولت سرانجام ... مجبور به رویارویی با روحانیت شد.دوره 63-1959/ 42 ـ 1338 نیز رویارویی شدید دیگر این دو بود که ریشه در لایحه اصلاحات ارضی سال 1959/1338 داشت. جدا از اینکه مالکیت خصوصی علمای ثروتمند تهدید شد، خصومت روحانیت از دو منظر بود (1) تأثیر اصلاحات ارضی بر وقف و (2) تأکید شریعت بر احترام به مالکیت خصوصی. عوامل دیگری که بر شکاف بین روحانیت و دولت دخیل بودند (1) رشد خودکامگی شاه؛ (2) فساد رژیم؛ (3) اعطای حق رأی به زنان؛ (4) تشکیل سپاه دانش. این دو عامل اخیر جزو اصول «انقلاب سفید» بودند.شکاف رو به رشد بین دولت و روحانیت در ژوئن 1963/خرداد 1342 منجر به نزاع آشکاری شد و شورشهای چند روزهای در سراسر کشور بهپا شد. [آیتالله] خمینی، رهبر تا حدی گمنام که بر ضد حکومت سخنرانیهای آتشینی انجام داده بود، همراه با تعداد زیادی دستگیر شد. پس از آن به ترکیه تبعید شد. دلیل اصلی عدم موفقیت روحانیت در شورشهای سال 1963/ 1342، نداشتن ارتباط با نهضت ملی بود، همانطور که در اوایل دهه 1950/1330 این اتفاق افتاد.اخوی همچنین به نفوذ رو به رشد [آیتالله] خمینی در اوایل دهههای 60 و70 /40 و 50 میپردازد. در اواسط دهه هفتاد/ پنجاه، با تبعید [آیتالله] خمینی و حبس دیگر رهبران دینی، موقعیت روحانیت «در داخل ایران به پذیرش منفعلانه وضعیت موجود کاهش یافت» (ص 159). کتاب قبلی [آیتالله] خمینی، «کشف اسرار»، چندان حکومت را مورد حمله قرار نداده بود؛ اما زمانی که «حکومت اسلامی» (1971/1350) منتشر شد، تغییر ماهیت داده بود. [آیتالله] خمینی در کتابش، حکومتی متفاوت از نمایندگی یا پادشاهی مشروطه تصور کرده بود که تفکیک قوایی در آن وجود نخواهد داشت. علاوه بر آن، [آیتالله] خمینی در آن نیازی به قانونگذاری جدید احساس نکرد، زیرا «تمام قوانین لازم از قبل وجود داشته و پیامبر و امامان آنها را در اختیار همگان قرار داده بودند» (ص 164).کتاب اخوی بینظیر بوده و در نمایاندن بُعدی از انقلاب؛ ماهیت تضاد رابطه روحانیت و دولت، مهم است. کتاب در تمرکز روشمند بر رابطه روحانیت و دولت، بینظیر است؛ این کتاب از این نظر نیز مهم است که دیدگاه مناسبی از نگاه امروز علما به وحدت دین و نهاد سیاست بهدست میدهد. اخوی، با تمرکز بر رابطه روحانیت و دولت دیدگاه روشنی درباره تاریخ ایران به خواننده ارائه داده و نقش و رابطه روحانیت در سیاست تاریخ مدرن ایران را تبیین میکند.اخوی، ظاهراً بر این نظر است که به خاطر فشار زیاد مداوم حکومت بر روحانیت، انقلاب نبایستی رخ میداد. به علاوه، تلاش برای غیردینیسازی سریع، قدرت و شهرت علما را تحلیل میبرد، ولی نتیجه عکس داد و به زیان رژیم تمام شد. این بدین معنی است که اگر رژیم در غیردینیسازی کمی آهستهتر گام برمیداشت، انقلابی صورت نمیگرفت.اخوی نمیتواند پیوند تحلیلی بین دو جنبش اصلاحی (دهههای 1960 و 1970/1340 و 1350) و انقلاب سال 1979/1357 ارائه کند. چنین پیوندی دستکم درباره جنبشی که علی شریعتی رهبر آن بود، نمیتواند نادیده گرفته شود. سخنرانیها و آثار او در حد زیادی بر رویکرد جوانان و فعالان سیاسی تأثیرگذار بود. بهطور خاص بر هواداران مجاهدین ]خلق[ تأثیرگذار بود که نقش مهمی در شورشهای انقلاب ایفا کردند.آثاری که در اینجا بررسی کردیم و دیگر آثاری که درباره انقلاب ایران نوشته شدهاند، ما را به سه موضوع اساسی که دلایل انقلاب هستند، متوجه میکنند: (1) توسعه اقتصادی که در دهههای 1960 و 1970/1340 و 1350 بهدرستی صورت نگرفت؛ (2) سبک رهبری شاه؛ و(3) واکنش به غیردینیسازی سریع حکومت.حکومت پهلوی، یک مثال کتاب درسی برای صنعتیسازی آمرانه از بالا به پایین بود. به صنایع سنگین، حمل و نقل پیشرفته و پتروشیمی پیچیده به بهای از دست رفتن کشاورزی، توجه شد. در اوایل دهه 1970/1350، هزینهها دو برابر و سپس سه برابر شده و در تابستان سال 1975/1354 منجر به تورم سریع و تحمیل ناگهانی افزایش حقوق و کنترل بر قیمتها شد. گرچه استانداردهای مطلق زندگی افزایش یافته بود، اما گسترش آن به طبقات پایین کُند بود و انتظارات مردمی که با تبلیغات رسمی به اوج خود رسیده بود، هرگز برآورده نشد؛ در سالهای 74ـ1973/ 53 ـ 1352 ده درصد بالای خانوارها، 38 درصد کل مخارج (مصرفی) و 10 درصد پایینی فقط 1.37 درصد مخارج(مصرفی) را داشتند.علیرغم وسواس و میل فراوان شاه به قدرت مطلقه، شاه فرد پیچیدهای بود؛ برای مثال ارتقاء افسران به درجه امیری را شخصاً تصویب میکرد، گاهی تقریباً بُزدل به نظر میرسید و در دو بحران بزرگ رژیمش، 1953 و 1979/1332 و 1357 متزلزل و شکننده بود. استفاده نامنسجم او از سرکوب سیاسی علیه تمام گروههای بالقوه قدرتطلب، چپ و راست، سکولار و مدرن، باعث شد که شاه در پایان کار در برابر ائتلاف انقلابی هیچ پشتیبانی نداشته باشد.تلاشهای شاهان پهلوی برای انهدام قدرت سیاسی روحانیت بر نظام قضایی، آموزش و اصلاحات ارضی متمرکز بودند. پنجاه سال تحول قضایی قوانین مدرن شده از سال 1926/1305 تا قانون حمایت خانواده 1976/1355، بهشدت قدرت روحانیت در صلاحیت و امور قضایی را محدود کرد و آخرین پایگاه آنها در قانون ازدواج و طلاق را از دستشان خارج کرد. مدارس دولتی با تأکید بر نمایش تصاویر شاه و دختران با دامنهای غربی، جایگزین «مدرسه علمیه» در سراسر کشور شدند و در روستاها هم افزایش یافتند. اصلاحات ارضی قدرت روحانیت را هرچه بیشتر کم کرد. بیشتر اراضی وقفی از دستشان خارج شد که به معنی درآمد کمتر برای مساجد، مدارس علمیه، وجوهات شرعی و غیره بود. قانون اصلاحات ارضی شاید به تضعیف «تأکید شرع بر محترمشمردن مالکیت خصوصی» نیز کمک کرده باشد (اخوی، ص 95).روابط ویژه ایران با اسرائیل، منبع دیگر تحریک روحانیت بود. ایران به اسرائیل نفت میفروخت. اسرائیل در امور تخصصی نظامی به ایران کمک میکرد و بهطور خاص به ساواک آموزش میداد. ایران، کشوری عربی نبود و شاه نیازی به شرکت در جنگ اعراب و اسرائیل نمیدید. روحانیت قویاً موافق این وضعیت نبود؛ اسلام برای آنها اهمیت فوق العادهای حتی بالاتر از موضوع منافع ملی داشت.آیا میشد از انقلاب سال 1979/1357 ایران اجتناب کرد؟ من فکر میکنم اگر شاه از قدرت مطلقهاش دست میکشید، امکانپذیر بود. شاه اگر به سلطنت مشروطه ملتزم میشد، مثل سازشی که با بختیار انجام داد – شاید حکومت روحانیان در حال حاضر وجود نداشت، اما این به بررسی و توضیح بیشتری نسبت به آنچه که تا الان مطرح شده نیاز دارد.هر یک از کتابهایی که در اینجا بررسی شدند فقط به بخشی از موضوع پرداخته و از بخشهایی دیگر جا ماندهاند. موارد بسیاری ناگفته مانده است...پینوشتها:[1] - Mahmood Yousefi , Dimensions of the Iranian Revolution: a Review Essay, Political Research Quarterly, 1984 37: 343 – 352. The online version of this article can be found at:http://prq.sagepub.com/content/37/2/343.citationمحمود یوسفی استاد دانشگاه آیوای شمالی است.[2]- هوگلاند، اریک، زمین و انقلاب در ایران؛ 1340 – 1360، ترجمه فیروزه مهاجر، تهران، نشر شیرازه، 1381.[3]- کاتوزیان، محمدعلی، همایون، اقتصاد سیاسی ایران؛ از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی، ترجمه کامبیز عزیزی و محمدرضا نفیسی، تهران، نشر مرکز، چ 2، 1372. [4]- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه محمدابراهیم فتاحی و احمد گلمحمدی، تهران، نشر نی، 1377.گفتوگو/خبرجنایتی که فراموش نمیشودروایت چند تن از شاهدان عینی واقعه 17 شهریور 135717 شهریور سال1357 یادآور روزی تلخ در حافظه مردم انقلابی ایران است. در این روز تعداد زیادی از مردم ایران در میدان شهدا (ژاله) شهر تهران توسط نیروهای حکومت پهلوی به شهادت رسیدند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، کشتار مردم در این روز نگرش حکومت پهلوی...گزارشسومین نشست «شبی با نویسنده»مراسم بزرگداشت حجتالاسلام والمسلمین علی باقریفربه گزارش پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی، سومین مراسم شبی با نویسنده، بزرگداشت حجتالاسلام والمسلمین علی باقریفر، شنبه 19 بهمن 1398 در تالار مهر حوزه هنری توسط مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری برگزار شد...بانک اطلاعات برداشتی از اسناد لانه جاسوسیاولین شهید ترورسپهبد محمدولی قرنی اولین رئیس ستاد کل مشترک ارتش جمهوری اسلامی بود که در 3 اردیبهشت 1358 توسط گروهک فرقان ترور شد و از طرف آمریکاییها به عنوان اولین نیروی انقلابی ترور شده شناخته شد.قرنی که در زمان حکومت پهلوی معاون رئیس ستاد مشترک بود که در برههای استفعا داد، در روزهای منتهی به...برداشتی از اسناد لانه جاسوسیبه طرفداری از دولتدر زمان اوجگیری حرکت انقلابی مردم ایران در سالهای 1356 و 1357 راهپیماییهایی توسط عوامل مرتبط با حکوکت پهلوی برگزار میشد که آمریکاییها آنها را با عنوان «به طرفداری از دولت» خطاب میکردند.این راهپیماییها و گردهماییها که معمولاً نه به طرفداری از دولت بلکه به طرفداری از حکومت پهلوی و...پربازدیدها...ممنوعیت حجاب در زندانابعاد انقلاب ایران: بررسی شش اثرفیلم: تکذیب شکنجه زندانیان در ساواک از سوی محمدرضا پهلوی26 مهر 136324 مهر 1363تبدیل موسیان به «موزه آثار جنایات صدام»خاطراتتحصن در بیمارستان شاهرضای مشهددر جریان راهپیماییهای روزانه در مشهد، چماقدارها با همکاری مأموران رژیم به مردم حمله میکردند و در این بین عدهای مجروح و حتی کشته میشدند. از آنجا که بیمارستان شاهرضا مهمترین بیمارستان مشهد و بزرگترین بیمارستان بود، اغلب این مجروحان یا کشتهشدگان را به آنجا منتقل میکردند. مأموران رژیم، روز بیستوسوم آذر 1357 برای شناسایی و دستگیری مجروحان راهپیماییها و برای جلوگیری از ارائه خدمات درمانی به آنها، به آنجا هجوم آوردند و به طرز وحشیانهای برخی بیماران را از تختهای بستری، روی زمین انداختند و از آن فاجعهبارتر بچههای معصوم را در بخش کودکان از تختهای بستریشان به زمین انداختند که یک نوزاد هم در آن بخش کشته شد؛ البته خسارات جانی و مالی هم برای کادر بیمارستان و بیمارستان ایجاد کردند. خبر این اتفاق خیلی زود در همه جا پیچید و حتی خبرنگاران خارجی به مشهد آمدند و خبر این فاجعه و تحصن روزهای بعد از آن را به دنیا مخابره کردند.خبر که در مشهد پیچید مردم به سمت بیمارستان سرازیر شدند. آقای اخوی، من، آقای هاشمینژاد، آقای واعظ طبسی و آقای محامی و خیل وسیعی از فعالان سیاسی اعم از روحانی و غیرروحانی برای کمک و انجام هر اقدامی در برابر هجوم مأموران رژیم راهی بیمارستان شدیم. سیدعبدالله شیرازی بیانیه داد. علمای مشهد دست به کار شدند. علمای شهرهای مختلف بیانیه دادند و ابراز همدردی نمودند.در بیمارستان شاهرضا ابتدا تجمع کردیم و سپس دست به تحصن زدیم. اولین بار بود که رژیم به یک بیمارستان حمله میکرد. فاجعهای که رژیم به آن دست زد، بسیار عمیق بود و تحصنی که ما در اعتراض به این فاجعه بر پا کردیم، سبب شد همه دنیا متوجه مشهد و بیمارستان شاهرضا شوند.تحصن در آن شرایط برای جلوگیری از حمله دوباره عوامل رژیم به بیمارستان شاهرضا و در ضمن، متوجه کردن همه عالم و آدم بود که بگوییم شاه و عواملش جنایتکار و آدمکشاند، کاری که هر روز در راهپیماییها آن را فریاد میزدیم؛ وگرنه ما فعالیتهای اعتراضی و سیاسیمان را به درون بیمارستان نمیکشیدیم؛ ضمن اینکه اگر ما در بیمارستان تحصن نمیکردیم، معلوم نبود مجروحان و خانوادههایشان حتی بیماران غیرسیاسی که آنجا بستری بودند، چه بر سرشان میآمد.از طرفی مسئولی در شهر نبود که بخواهد بگوید چرا به بیمارستان حمله کردهاید. هر که در شهر مسئولیتی داشت، یا نظامی بود یا منصوب یک نظامی. در آن روزها همهکاره مشهد فرماندار نظامی مشهد، تیمسار علیاکبر یزدجردی بود که بعد از پیروزی انقلاب به علت فجایع و جنایاتش اعدام شد. او یک سفاک و آدمکش بود که دائم همه شهر را تهدید به کشتن و دستگیری و زندان میکرد و به جز اعمال زور هیچ چیز دیگری در فکرش نبود.برخوردهای پلیسی هر روز مردم بیشتری را به صحنه میکشاند. اتفاقات چنان با شتاب رخ میداد که قابل تصور نبود. راهپیماییها گسترده و همهگیر شده بود. شعار علیه شخص شاه امر طبیعی و شعاری همگانی شده بود. با اتفاقاتی که رخ میداد، این شعار بسیار هیجانانگیز هم شده بود. اصلاً عکسالعملی که مردم به شعار مرگ بر شاه نشان میدادند، با همه شعارهای دیگر متفاوت بود. مردم در راهپیماییها چنان یکنواخت و با آهنگ، شعار مرگ بر شاه را سر میدادند که گمان میکردی زمین زیر پایت میلرزد. به نظر من این شعار از جمله مواردی بود که خدا در قلب مردم انداخت. مرگ بر شاه یعنی مرگ بر اساس و پایههای رژیم یعنی مرگ بر ساواک، مرگ بر بیعدالتی، مرگ بر ظلم. نمیدانم نخستینبار شعار علیه شاه از چه زمانی بر قلب و زبان مردم جاری شد، اما بالاخره جاری شد و بسیار هم مؤثر بود. روزی هم که مأموران رژیم به بیمارستان هجوم آوردند و مخصوصاً به بخش اطفال تعرض کردند، مردم در راهپیماییها شعاری سر میدادند با این عبارات: «خانه بیمار را شاه به آتش کشید/ بچه شیرخوار را شاه به آتش کشید». این شعار در آن شرایط بسیار هیجانانگیز بود. کسی هم که پیشقراول سر دادن این شعارها بود، روحانیای بود به نام آقا شیخ حسین صفایی، او لهجهای آذری داشت. من تا پیش از سال 1356 او را نمیشناختم، اما بعد دیدم در راهپیماییها شجاعانه ظاهر میشود، شعار میدهد و مردم را به یک معنا مدیریت میکند. او مدتی نیز فرمانده سپاه مشهد بود.به موازات تصمیمی که برای تحصن در بیمارستان گرفته شد، یک ستاد برنامهریزی و عملیاتی شکل گرفت و در قسمتی از بخش اداری بیمارستان مستقر شد. در واقع دو سه سالن بزرگ و چند اتاق در اختیار متحصنین قرار گرفت. چون بیمارستان بزرگ بود، حضور ما خللی در خدماترسانی درمانی به بیمارستان ایجاد نمیکرد.هر روز برنامه سخنرانی داشتیم؛ صبحها و عصرها. درست شبیه همان تحصنی که در دانشگاه تهران چند هفته بعد برپا شد، اگرچه در تهران گسترهاش و تأثیرگذاریاش بیشتر بود. مردم جمع میشدند علیه رژیم شعار میدادند. حتی از تهران و شهرهای دیگر برای همبستگی با متحصنین به مشهد میآمدند. از میان متحصنین کسی تحصن را ترک نمیکرد، همه پای کار بودند، البته گاهگاهی میرفتند و حاجات و ضروریات زندگی و خانوادهشان را برآورده میکردند و دوباره باز میگشتند.بیمارستان اگرچه در محاصره مأموران رژیم بود، ما به کمک کارکنان بیمارستان میدانستیم از کدام در باید رفت و آمد کنیم. بیمارستان درهای متعددی داشت، ضمن اینکه برخی روزها که مأموران رژیم حلقه محاصره را تنگ میکردند و رفت و آمدها قطع میشد، ما از پشت بلندگوهایی که در قسمتهایی از بیمارستان کار گذاشته بودیم از مردم کمک میخواستیم و اعلام میکردیم که ما در محاصره نیروهای مسلح رژیم هستیم و به کمکتان نیاز داریم. چند بار این اتفاق افتاد و مردم جلوی بیمارستان و اطراف آن تظاهرات کردند. با این کار روی مأموران فشار آوردند و تا حدی محاصره مأموران را شکستند و گشایش به وجود آوردند.یکی از این برنامهها سخنرانی در بیمارستان بود. هر دفعه یکی از روحانیان سخنرانی میکرد. سخنرانی من، اول دی صورت گرفت و در همانجا پیام امام خمینی را به مناسبت کریسمس خواندم. شبها هم در یکی از سالنهای بیمارستان جمع میشدیم و درباره واقایع روز همفکری و صحبت میکردیم. همانجا تصمیماتی هم گرفته میشد که مثلاً فردا این کار را بکنیم یا آن کار را نکنیم. اگر اشتباه نکرده باشم، در همین تصمیمات شبانه تحصن بود که قرار شد شبها عدهای در محلات راه بیفتند و به رغم حکومت نظامی از تاریکی شب استفاده کنند و برای تضعیف روحیه رژیم و تقویت روحیه مردم شعار بدهند.این تصمیمات علاوه بر هماهنگیهای بیرون تحصن و راهپیماییهای کوچک و بزرگ شهر بود که هر روز برپا میشد.در روز دوم دی، فردای روزی که متن پیام امام خمینی به مناسبت کریسمس خوانده شد، دامنه درگیریها در شهر بالا گرفت. در میدان شهدا یا همان میدان شاه، مأموران رژیم با تانک به سمت مردم هجوم آوردند و با تیربار و مسلسل به روی مردم آتش گشودند و عدهای مجروح و شهید شدند. تعدادی از مجروحین را به بیمارستان شاهرضا آوردند. من دو جنازه را یادم هست که به بیمارستان منتقل کردند. دو نفر از مجروحان آن روز هم یکی دو روز بعد شهید شدند. اوضاعی در مشهد و بیمارستان شاهرضای مشهد بود! شهید و مجروح بود که روی دست میآوردند و به بیمارستان تحویل میدادند. یکی از شهدا سرش نصف شده بود و مغزی برایش نمانده بود. ظاهراً گلوله با کالیبر بالا به صورتش خورده بود. او شهید حسن لکزایی بود که آن روزها نامش سر زبانها افتاد.مردم مثل مادرانی که جوان از دست دادهاند، ضجه میزدند و خشمگین فریاد میکشیدند. یادآوریاش هم دردناک است. اصلاً قابل وصف نیست.همان روز که شهید لکزایی را به بیمارستان منتقل کردند، یا روز دیگر، شهیدی آوردند به نام محمد؛ اگر اشتباه نکنم محمد منفرد. همسرش همراه جنازه شوهر شهید آمده بود و بالای سرش نشسته بود و گریه و مویه میکرد. از گریهها و مویههای این زن همه اطرافیان به هیجان آمده بودند و گریه میکردند. همان روزها شنیدم آن نظامی که روی تانک نشسته و تیربار به سوی مردم گشوده و بیحساب کتاب مردم را کشته و مجروح کرده است، استواری بوده که مردم از روی تانک پایین کشیدندش و از بس او را زدند، مرد. جنازهاش را به بیمارستان آوردند و راهی سردخانه کردند. رفتم جنازهاش را دیدم. تقریباً بدنش صاف و پوست و استخوان شده بود. کارت شناسایی درون جیبش بود. نامش را به یاد ندارم، اما از اهالی گیلان بود. خیلی ناراحت شدم. درجه نظامی بالایی نداشت و بالطبع میبایست یک زندگی معمولی و حتی پایین میداشته، اما بیهیچ بهرهای از زندگی برای دفاع از رژیمی چون پهلوی چند نفر را شهید کرد و خودش را به جهنم فرستاد.دورهای که ما در بیمارستان متحصن شده بودیم، علاوه بر آن جلسات سخنرانی، دو برنامه دیگر هم داشتیم؛ یکی ورزش صبحگاهی و آن دیگری نگهبانیهای مستمر از قسمتهای مختلف بیمارستان، مخصوصاً شبها.تحصن در بیمارستان حدود دوازده یا سیزده روز به طول انجامید و پس از آن به تحصن خاتمه داده شد. روند اتفاقات بیرون از بیمارستان و شرایط تحصن به نحوی بود که باید به تحصن پایان میدادیم. با توجه به سابقهای که آقای اخوی، آقای هاشمینژاد، آقای واعظ طبسی، من و برخی دیگر از مبارزان سیاسی داشتیم و شناختی که به طور مضاعف ساواک روی ما پیدا کرده بود، ماندن در تحصن مقدور نبود و امنیت نداشتیم. از اینرو تصمیم گرفتیم از بیمارستان خارج شویم.منبع: قبادی، محمدی، یادستان دوران: خاطرات حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خامنهای، تهران، سوره مهر، 1399، ص 550 - 557.ادب و هنر«رأی قاطع»در صفوف کارزار [و] عرصهی میدان ماشد جهانی محو [و] حیران چنین اذهان مارهبر عالی مقام ای مجری دین خدا...کتاب و نشریهسیاست خارجی دولت موقتبعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مهندس بازرگان نخستوزیر دولت موقت، در صدد حل اختلافات سیاسی با آمریکا و جلب حمایت آن کشور بود و وزیر خارجه و همچنین سخنگوی دولت او به دفعات با سفیر و مسئولان سفارت در داخل کشور و همچنین بعضی از بلندپایگان آمریکایی در بیرون از ایران ملاقاتهایی داشتند.مقامات کاخ سفید در آن زمان به دلیل اهمیت ایران در راهبرد امنیت ملی ایالات متحده از یک سو، و شناخت خود از ماهیت انقلاب اسلامی ایران، در صدد ایجاد شرایطی برای مهار انقلاب بودند و غربگرا بودن اولین دولت برخاسته از انقلاب، بستر چنین فعالیتی را هموار کرده بود. بر اساس اسناد لانه جاسوسی، بهترین گزینه برای واشنگتن در آن مقطع تقویت دولت موقت در مواجهه با چالشهای داخلی و از جمله رویارویی با چهرههای انقلابی بود. اما روشن بود که ماهیت انقلاب چنین رویکردی را برنمیتابد. به ویژه آنکه در خلال ۹ ماه اول عمر انقلاب، دوره دولت موقت، به وضوح دست آمریکاییها در پشت سر همه فتنهها، ماجراجوییها، آشوبهای فرقهای و سیاسی در گوشه و کنار کشور، و ناآرامیهای پس از انقلاب دیده میشد. در این ۹ ماه سفارت آمریکا فرماندهی و هدایت همه شبکههای مخالف انقلاب اسلامی را بر عهده داشت و برای آنها برنامهریزی میکرد. به همین دلیل بود که روابط دو کشور علیرغم تلاش دولت موقت برای بهبود آن، روز به روز به تیرگی انجامید و سرانجام در پانزدهمین ماه از عمر انقلاب، اردیبهشت ۱۳۵۹ به قطع کامل روابط دو کشور منجر گردید.در رابطه با عملکرد دولت موقت انقلاب در حوزه سیاست خارجی، اخیراً از سوی دانشگاه امام حسین(ع) کتابی با عنوان «سیاست خارجی دولت موقت» منتشر شده که فرازها و اقدامات آن دولت را از زبان اسناد لانه جاسوسی آمریکا در تهران تشریح کرده است. این کتاب که به قلم حجتالله نوری ساری به رشته تحریر درآمده، از یک پیشگفتار، یک مقدمه، متن اصلی و یک نتیجهگیری تشکیل شده است.متن اصلی کتاب از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول با عنوان «سیاست خارجی دوگانه»، نقشآفرینی دو تفکر مکتبی و لیبرال و اصطکاک میان آنها در ماههای اول پس از پیروزی انقلاب تشریح شده است.فصل دوم با عنوان «بازیگران کلیدی دولت موقت در عرصه سیاست خارجی» به معرفی کارگزاران اصلی دولت موقت در حوزه سیاست خارجی کشور پرداخته و اختلافات و تفاوت دیدگاههای آنان را بیان کرده است.فصل سوم با عنوان «آمریکا، کلان مسئله خارجی دولت موقت» به بررسی روابط ایران و آمریکا در ماههای اول انقلاب به عنوان اصلیترین دغدغه دولت موقت پرداخته و این روابط را از نگاه اسناد لانه جاسوسی کالبدشکافی کرده است. در این فصل مناسبات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی تهران - واشنگتن در چارچوب پرونده استرداد محمدرضا پهلوی، تعیین تکلیف خرید تجهیزات نظامی ایران از آمریکا، تبادل اطلاعات، دستگیری جاسوسهای آمریکایی و عدم تبادل سفیر تشریح شده است.در فصل چهارم مناسبات ایران در دوره مسئولیت دولت موقت با کشورهای اسلامی منطقه، اتحاد جماهیر شوروی، رژیم صهیونیستی و دولتهای اروپایی ذکر شده است.در بخش نهایی نیز تحت عنوان «نتیجهگیری»، ضمن جمعبندی مباحث گفته شده، سیاست خارجی دولت موقت مورد ارزیابی قرار گرفته است.نویسنده کتاب، به طور عمده از شیوه «نقل قول مستقیم» استفاده کرده است. همچنین در بخش نهایی این کتاب گزیده تصویر متن اصلی برخی اسناد آمده است.کتاب «سیاست خارجی دولت موقت» در ۲۳۵ صفحه توسط مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه امام حسین(ع) در تیر ۱۴۰۰ به چاپ رسیده و با بهای ۶۹ هزار تومان وارد بازار نشر شده است. امروز در آیینه تاریخحمله موشکی به دزفولروز ۴ آبان ۱۳۶۱ در جریان حمله موشکی رژیم صدام به شهر دزفول ۲۸ نفر از مردم این شهر شهید و ۱۰۷ نفر از آنان مجروح شدند. بسیاری از مجروحان کودکان و افراد مسن هستند. قربانیان اکثراً کسانی هستند که در زیر آوارها جان خود را از دست دادهاند. در جریان این حمله بیش از یکصد منزل مسکونی تخریب یا آسیب کلی دیدند و تا شعاع ۲ کیلومتر کلیه شیشههای ساختمانها درهم شکست. بر اثر این بمباران برق بخشی از شهر دزفول قطع شد.منبع: روزنامه جمهوری اسلامی، 8 آبان 1361، ش 988، ص 1 – 2.اقدامات عمرانی گسترده در کردستانروز ۳ آبان ۱۳۶۱ مسئول «طرح شهید رجایی» استان کردستان اعلام کرد با اجرای این طرح در استان کردستان و با وجود فعالیتهای مخرب عوامل ضد انقلاب حزب دموکرات و کومله، حجم اقدامات عمرانی و سازندگی در این استان از مجموعه فعالیتهای عمرانی مشابه در تمام طول سالهای حکومت پهلوی اول و دوم در...مصاحبه آیتالله خامنهای درباره ادامه جنگ روز ۲ آبان ۱۳۶۱ آیتالله خامنهای رئیسجمهوری اسلامی ایران و رئیس شورای عالی دفاع در مصاحبهای اعلام کرد: «هیئت سازمان کنفرانس اسلامی که دیروز به تهران آمد و رفت، هیچ حرف تازهای نداشت. ما احساس میکنیم رفت و آمد این هیئتها بیش از آنکه تحت تأثیر حسن نیت و صداقت آنها باشد، تأثیر...سفر هیئت سازمان کنفرانس اسلامی به تهرانروز اول آبان ۱۳۶۱ هیئت منتخب سازمان کنفرانس اسلامی مرکب از وزیران امور خارجه گینه، سنگال، پاکستان و همچنین نمایندگان سازمان آزادیبخش فلسطین و معاون دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، در سفری کوتاه به تهران با آیتالله خامنهای رئیسجمهوری اسلامی ایران دیدار کردند. آیتالله خامنهای پس...آرشیو امروز در آیینه تاریخ روزنامههای ۵۷ تا ۶۳4 آبان 13642 آبان 13641 آبان 136430 مهر 1363آرشیو روزنامههای ۵۷ تا ۶۳ خاطراتتحصن در بیمارستان شاهرضای مشهددر جریان راهپیماییهای روزانه در مشهد، چماقدارها با همکاری مأموران رژیم به مردم حمله میکردند و در این بین عدهای مجروح و حتی کشته میشدند. از آنجا که بیمارستان شاهرضا مهمترین بیمارستان مشهد و بزرگترین بیمارستان بود، اغلب این مجروحان یا کشتهشدگان را به آنجا منتقل میکردند....ممنوعیت حجاب در زندانیک شب که داخل سلول در مجاورت دایره کمیته بودیم، [سال 1352] گروهی را دستگیر کرده بودند و شکنجهگرها آنان را مدام شکنجه میدادند. کسی آن شب خوابش نبرد؛ زیرا صدای تمام ضجهها و فریادهای مبارزین به داخل سلول ما میآمد. در آن شب، شیطنت من [سوسن حداد عادل] به قلاب گرفتن همسلولیها و بالا رفتن و...اشاره میکردید بیشتر نزنندیک روز آمدند دنبال من و گفتند: «میخوایم شما رو به دادسرا ببریم تا بازپرس از شما بازجویی کنه.» به خاطر جلساتی که به عنوان انجمن ضد بهاییها تشکیل میدادیم، شهرت پیدا کرده بودیم. آن زمان در جهرم، بهایی خیلی زیاد بود در شغلهای مختلف لعالیت میکردند؛ از جمله، استواری بود در شهربانی...آرایش نظامی در برابر تانکهادر جمعهای که به جمعه سیاه اهواز در سال 1357 معروف شد، گروه ما مجهز به دو قبضه کلاشینکف نو و چند قبضه کلت بود. ما اسلحهها را داخل دو ماشین پیکان گذاشتیم و در میدان نادری اهواز پارک کردیم و گشتی در شهر زدیم. شهر کاملاً ملتهب بود. ارتش در اهواز حکومت نظامی اعلام کرده بود و تانکها وارد خیابان...آرشیو خاطرات برداشتی از اسناد لانه جاسوسیاولین شهید ترورسپهبد محمدولی قرنی اولین رئیس ستاد کل مشترک ارتش جمهوری اسلامی بود که در 3 اردیبهشت 1358 توسط گروهک فرقان ترور شد و از طرف آمریکاییها به عنوان اولین نیروی انقلابی ترور شده شناخته شد.قرنی که در زمان حکومت پهلوی معاون رئیس ستاد مشترک بود که در برههای استفعا داد، در روزهای منتهی به...به طرفداری از دولتدر زمان اوجگیری حرکت انقلابی مردم ایران در سالهای 1356 و 1357 راهپیماییهایی توسط عوامل مرتبط با حکوکت پهلوی برگزار میشد که آمریکاییها آنها را با عنوان «به طرفداری از دولت» خطاب میکردند.این راهپیماییها و گردهماییها که معمولاً نه به طرفداری از دولت بلکه به طرفداری از حکومت پهلوی و...اولین شهید محرابدهم آبان 1358 مصادف با شهادت اولین شهید محراب است. آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی پس از اقامه نماز مغرب و عشا و در راه بازگشت به منزل توسط گروهک فرقان ترور شد.این اقدام تروریستی توسط آمریکاییها در سند کوتاهی بازتاب داده شد. در این سند آمده است...درگذشت آیتاللهدرگذشت آیتالله سیدمحمود طالقانی در هجدهم شهریور 1358 از جمله موضوعات مهمی است که در بحبوبه حوادث پس از پیروزی انقلاب مورد توجه آمریکاییها قرار گرفته است و آنها یک سند کامل به آن اختصاص دادهاند...آرشیو برداشتی از اسناد لانه جاسوسی گفتوگو/خبرجنایتی که فراموش نمیشودروایت چند تن از شاهدان عینی واقعه 17 شهریور 135717 شهریور سال1357 یادآور روزی تلخ در حافظه مردم انقلابی ایران است. در این روز تعداد زیادی از مردم ایران در میدان شهدا (ژاله) شهر تهران توسط نیروهای حکومت پهلوی به شهادت رسیدند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، کشتار مردم در این روز نگرش حکومت پهلوی...پیام تبریک سال نو امام خمینی در اول فروردین 1360من این سال نو را به همه مسلمین جهان و ملتهای مظلوم تحت فشار ابرقدرتها و ملت شریف رزمنده ایران تبریک عرض میکنم... آن روز مبارک است بر ما که سلطه جهانخواران بر ملت مظلوم ما و بر سایر ملتهای مستضعف شکسته شود و تمام...تاریخ شفاهی و تاریخنگاری انقلاب اسلامیمصاحبه با دکتر مرتضی میرداربیش از دو دهه است که موضوع تاریخ شفاهی در میان محققین تاریخ، بهویژه محققین تاریخ انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. آثار زیادی با این عنوان در داخل و خارج کشور منتشر شدهاند. بحثهای نظری درباره این موضوع انجام شده و...انالله و انا الیه راجعونبا نهایت تأثر و تأسف، به آگاهی میرسانیم دوست و همکار گرامیمان، نویسنده ارزشمند ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، جناب آقای احد گودرزیانی، در بهت و حیرت دوستدارانش جامه سرانجام پوشید و پیش خدا رفت...آرشیو گفتوگو/خبر مقالاتابعاد انقلاب ایران: بررسی شش اثرابعاد انقلاب ایران: بررسی شش اثرمحمود یوسفی[1]ترجمه: علیمحمد آزاده*توضیح گروه پژوهشهای بینالمللی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری: کمتر نمونهای سراغ داریم که پژوهشگری شش کتاب را بهصورت تطبیقی نقد و بررسی کرده باشد. مقاله زیر به این سبک تألیف شده است. نویسنده...انقلاب در ایران؛ ریشههای ناآرامی، اثر: مهران کامروا* منتقد: آنتونی پارسونزمترجم: علیمحمد آزاده* توضیح گروه ترجمه و پژوهش منابع خارجی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی: کتاب «انقلاب ایران» اثر مهران کامروا یکی از کتابهایی است که پژوهشگران خارج از کشور برای بررسی و تبیین انقلاب اسلامی منتشر کردهاند. اگرچه بیش از سه دهه از چاپ...نقد کتاب «اپوزیسیون دانشجویان ایرانی علیه شاه»، تألیف افشین متین عسگریمنتقد: یرواند آبراهامیان[1]*توضیح گروه ترجمه و پژوهش منابع خارجی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی: در اوایل دهه 1340، دانشجویان ایرانی خارج از کشور، تحت شرایط آن زمان و به دلیل فضای بازی که در اختیار داشتند، در قالب دو تشکل اصلی «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی؛ اتحادیه ملی» و...جلوگیری از انقلاب: جان اف. کندی و ترویج دموکراسی در ایراندیوید کالیربخش دومترجمه: مرتضی ویسی*توضیح گروه ترجمه و پژوهش منابع خارجی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی: مقاله زیر در پی پاسخ به این پرسش است که دولت جان اف. کندی چه سیاستی نسبت به ایران در اوایل دهه 1340 در پیش گرفت و در ادامه، این سیاست چه تغییرها و پیامدهایی داشت؟ نویسنده با بهره...آرشیو مقالات ادب و هنر«رأی قاطع»در صفوف کارزار [و] عرصهی میدان ماشد جهانی محو [و] حیران چنین اذهان مارهبر عالی مقام ای مجری دین خدا...باز تکان خورد عشق در تن خورشیداحمد عزیزی دی 1337 در سرپل ذهاب کرمانشاه بهدنیا آمد. دوره کودکی را در زادگاهش گذراند و با شروع جنگ ایران و عراق در شهرستان نور ساکن شد. پس از مدتی به تهران آمد و در روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به کار شد. از دوره جوانی شروع به سرودن شعر کرد. از آنجا...بهاریهمژده فروردین ز نو بنمود گیتی را مُسخّر اولین روز ازآغاز فصل بهار را با نام نوروز آغاز میکنیم؛ فصلی که طبیعت آغاز به رویش و زایش مجدد میکند و با مشاهده آن میتوان به قدرت و عظمت بیانتهای خداوند در آفرینش پی برد. «فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» روزگار از نو، جوان گردید و عالم گشت بُرنا..........................چرخ پیروز و جهان بهروز و خوشاقبال دنیا«عید نوین»عید ما عید بس نوینی شدنور ایرانزمین خمینی شدظلم و بیداد رفت، از ایران که نمود او وطن بسی ویراناتحادی که هست بین همه آرشیو ادب و هنر کتاب و نشریهآرشیو کتاب و نشریه هر روز با یک شهیدشهید اسدالله رعیتاسدالله رعیت 19 آبان 1335 در بروجرد به دنیا آمد. پدرش محمدکریم و مادرش نصرت نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سرباز ژاندارمری بود. 23 بهمن 1357، در خرمآباد هنگام شرکت در تظاهرات توسط عوامل حکومت پهلوی بر اثر اصابت گلوله به شکم، شهید شد. پیکرش را در بروجرد به خاک سپردند.شهید داود راحمیپور مقدمداود راحمیپور مقدم 5 دی 1338 در تهران به دنیا آمد. پدرش اکبر، راننده بود و مادرش کفایت نام داشت. تا کلاس سوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. کارگری میکرد. 21 بهمن 1357، در زادگاهش هنگام تظاهرات علیه حکومت پهلوی بر اثر اصابت گلوله به سینه، شهید شد. مدفن وی در بهشت زهرا(س) تهران واقع است.شهید رویا باقری زندهدلرویا باقری زندهدل 20 مرداد 1336 در تهران چشم به جهان گشود. پدرش بهمن و مادرش لطیفه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. خانهدار بود. ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. 28 اردیبهشت 1357، در رشت هنگام تظاهرات علیه حکومت پهلوی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مدفن وی در آرامستان تازهآباد رشت واقع است. نام مستعار او ربابه بود.شهید علی سایانیعلی سایانی 29 فروردین 1344 در مرودشت چشم به جهان گشود. پدرش عبدالحسین، کارمند سازمان تأمین اجتماعی بود و مادرش بلقیس نام داشت. دانشآموز کلاس سوم راهنمایی بود. 9 دی 1357، در بندرعباس هنگام شرکت در تظاهرات علیه حکومت پهلوی بر اثر اصابت گلوله به سر، مجروح شد. 15 دی 1357، در بیمارستان ثریا (اکنون بیمارستان شریعتی) بر اثر عوارض ناشی از آن به شهادت رسید. پیکرش را در مرودشت به خاک سپردند.آرشیو هر روز با یک شهید گزارشسومین نشست «شبی با نویسنده»مراسم بزرگداشت حجتالاسلام والمسلمین علی باقریفربه گزارش پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی، سومین مراسم شبی با نویسنده، بزرگداشت حجتالاسلام والمسلمین علی باقریفر، شنبه 19 بهمن 1398 در تالار مهر حوزه هنری توسط مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری برگزار شد...اختتامیه دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمدسوژههایی در دل تاریخ یا در گستره جغرافیایی جا ماندهاندبه گزارش پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی، اختتامیه دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد، شنبه بیستوسوم آذر 1398 در تالار قلم کتابخانه ملی ایران برگزار شد. این جایزه مهمترین جایزه ملی در ادبیات داستانی ایران است که اسم آن به نام جلال آلاحمد مهمور شده است...دومین برنامه «شبی با نویسنده»آثاری ماندگار که تاریخ ما به آنها افتخار میکندبه گزارش پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی، برنامه «شبی با نویسنده 2: نکوداشت محمدرضا بایرامی»، عصر شنبه ششم مهر 1398 در تالار مهر حوزه هنری توسط مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری برگزار شد...رونمایی از کتاب «الف لام خمینی»به گزارش پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی، آیین رونمایی از کتاب «الف لام خمینی» نوشته هدایتالله بهبودی و چاپ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، عصر دوشنبه 22 مرداد 1397 در سالن همایشهای...آرشیو گزارش چندرسانهایفیلم: تکذیب شکنجه زندانیان در ساواک از سوی محمدرضا پهلویمحمدرضا پهلوی در پاسخ به سئوالات خبرنگار خارجی هرگونه شکنجه زندانیان را در زندانهای ایران تکذیب کرده و این نوع برخورد را مختص سازمانهای عقبمانده میداند. او در پاسخ به اخباری که در نشریات خارجی درباره انواع شکنجه زندانیان توسط مأموارن ساواک چاپ و منتشر شده «چرند» دانسته و حتی...فیلم: بازدید صلیب سرخ از زندانهای ساواک نمایندگان صلیب سرخ از زندانهای ساواک بازدید کردند. ساواک گزارش زندانیان را فقط به شاه میداد. کارتر نیز سعی نداشت شاه را تحت فشار قرار دهد. ساواک با سیا (سازمان جاسوسی آمریکا) عملکردی مشترک داشتند و تبادل اطلاعات میکردند.توضیحات بیشتر را در فیلم مشاهد کنید.فیلم: نظارت شدید ساواک بر تمام اقشار جامعهساواک بر تمام اصناف و اقشار مردم نظارت داشت. حتی سندیکاهای کارگری نیز تحت نظر شعبههای نظارتی ساواک بود.در فیلم توضیحاتی درباره اعتراض کارگران به نحوه نظارت ساواک را مشاهده کنید.فیلم: اعتراض مردم در دیدار شاه با کارترزمانی که محمدرضا پهلوی در فکر برگزاری مراسم جشن پنجاهمین سالگرد سلطنتش بود سرکوب مردم توسط ساواک ادامه داشت. اعتراضات مردمی به نحوه برخورد حکومت پهلوی با مخالفانش درکشورهای دیگر جهان شروع شده بود. مهمترین آنها اعتراض مردم هنگام دیدار شاه با کارتر، رئیسجمهور آمریکا بود و پلیس این کشور...آرشیو چندرسانهای پادکست22- بهاییان در حکومت پهلویسال 1242 یه نفر به اسم حسینعلی نوری، ادعای پیامبری کرد و لقب خودش رو هم گذاشت بهاءُالله و فرقه ای رو تأسیس کرد به نام بهائیت. عقیده اش هم این بود که میگفت من همون موعودی هستم که همه ...پادکست انقلاب21- حزب ملل اسلامیبعد از کودتای 28 مرداد 32 فضای سیاسی ایران، بیش از پیش، رفت به سمت دیکتاتوری و استبداد و خفقان و سرکوب؛ و این فضا خیلی روی مخالفان نظام هم تاثیر گذاشت و کسانی که منتقد حاکمیت بودند تبدیل شدند به مبارزانی که فقط دنبال سرنگونی سلطنت بودند. یکی از پیشروترین گروه های سیاسی -مذهبی ...پادکست انقلاب20- سیدعلی اندرزگوبین کسایی که علیه حکومت پهلوی مبارزه میکردند، یه نفر بود که شیوه مبارزهاش با بقیه فرق میکرد. خودشو گریم می کرد، تغییر چهره میداد، سر نترسی داشت، با قاچاقچی ها رفیق میشد که بتونه اسلحه وارد ایران کنه، ساواکی ها رو تهدید میکرد و خلاصه خیلی روشهای خاصی توی مبارزه داشت. این شخص ک ...پادکست انقلاب19- مصطفی خمینیزندگی، مبارزات و جایگاه مبارزاتی مصطفی خمینی در نهضت امام و فوت مشکوک ایشان آرشیو پادکست پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی از جمله پایگاههای ارائه اطلاعات و دادههای تحقیقاتی در باره انقلاب اسلامی بهمن 1357 است. این پایگاه به همت دفتر ادبیات انقلاب اسلامی (مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری) در 22 خرداد 1391 افتتاح شد. دفتر ادبیات انقلاب اسلامی در سال 1372 تأسیس شده و تاکنون آثار متعدد پژوهشی و تاریخی منتشر کرده است.پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی به منظور بهرهگیری انقلاب اسلامیپژوهان از دادهها، اطلاعات و آخرین یافتههای پژوهشی، متناسب با فضای مجازی راهاندازی شد و پس از سه سال، بر اساس تجربه دستاندرکاران و نظرسنجی از کارشناسان و کاربران، نسخه پیشرفتهتری از این سایت در دهه فجر 1394 ارائه گردید. در آبان 1396 نیز، با انجام تغییرات جزئی از نسخه اصلی آن رونمایی به عمل آمد.حجم عظیم منابع و دادههای اطلاعاتی موجود در نشانی 22bahman.ir این پایگاه را محل رجوع و مورد توجه عموم علاقهمندان به تاریخ انقلاب اسلامی، بویژه انقلابپژوهان، قرار داده است.پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی شامل این بخشهاست: صفحه نخست، امروز در آیینه تاریخ، بانک اطلاعات، روزنامههای 57 - 59، برداشتی از اسناد لانه جاسوسی، خاطرات، گفتوگو/ خبر، مقاله، ادب و هنر، کتاب و نشریه، هر روز با یک شهید، گزارش، چندرسانهای.بانک اطلاعات، از مهمترین بخشهای پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی با زیرمجموعههای کتابخانه (کتاب، روزنامه، مجله، سند، اعلام، منابع غیرفارسی)، دانشنامه، صدا و تصویر (فیلم، عکس، صدا)، فیشهای تحقیقاتی (نهضت امام خمینی(ره)، ناموران) است. اطلاعات این بخش را واحدهای گوناگون دفتر ادبیات انقلاب اسلامی به منظور فعالیتهای پژوهشی خود تهیه کردهاند که شامل موارد زیر است:- حدود 380 هزار برگه یادداشت از کتابها و نشریات فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسه و...- فهرست اَعلام حدود 2 هزارعنوان کتاب و تعدادی از نشریات، اعم از نام اشخاص، مکانها، تشکلها و...- زندگینامه چهرهها و شخصیتهای مشهور و مؤثر در تاریخ معاصر ایران و بویژه انقلاب اسلامی- مشخصاتِ شناسنامهای افزون بر 40 هزار شخصیت تاریخ معاصر ایران در حوزههای سیاسی، نظامی، ادبی، هنری، اقتصادی، علمی و...- مجموعه دانستنیهایی در زمینه انقلاب اسلامی، با توضیحاتی در ذیل هر مدخل و درباره هر یک از اصطلاحات، مفاهیم و اسامی افراد و اماکن جغرافیایی- بیش از 10 هزار عکس افراد و شخصیتها، وقایع تاریخی و مکانهای جغرافیایی، مربوط به تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی.در این بانک اطلاعات میتوان هر واژه و موضوعی را مورد جستوجو قرار داد و نتایج را براساس زیرمجموعههای تفکیک شده کتابخانه، دانشنامه، صدا و تصویر و فیشهای تحقیقاتی و منابع خارجی دریافت کرد.مدیر مسئول: هدایت الله بهبودی|زیــر نــظــر شــــورای ســردبـیـری|مدیــر اجـــرایی: مرجان مهدیپورniknami.net طراح و برنامهنویس: توحید نیکنامی نشانی: خیابان سمیه- نرسیده به خیابان حافظ - حوزه هنری - طبقه سوم - سایت انقلاب اسلامیتلفن: 91088472 (021)رایانامه: [email protected] ×جست و جو